اشعار و سرودهای علیرضا مهرپرور ((حامد))

ساخت وبلاگ
دلارام آرام گیر کین دریا وخیم استجویندگانش را رهی سوی فریب استدلارام تو آرام گیر به آهنگ و ترانهبه شعله های فران شبانهکه خیزد ز خلوت های عاشقانهدلارام در این قلزم پُر خیم خون افشانصد هزاران دلِ غمگین بینم شکستهتو آرام گیر میان تلاطم های دیو افکنکه سبزین های رنگین همه در خون نشستهسر افکندند به پای طوفان های سهمگینبه دادند دل به انبوه غبار های غمگیندر قاموسی این دریا مرگ جهانی ست پنهانفریب و نیرنگ هایش چو موجی پُر دُر ترصیع دارستزند بر هم نهانِ روانهای خستهزین سان ایستاده ام چو ملاحی دلاورمیانِ موجهای از هم گسستهدلارام آرام گیر کین دریا وخیم استهزاران سنگ و سنگلاخ و نهنگان در کمین استتو آرام گیر در صبرخانه ی خلوتبه نوشان جرعه یی بر خویشز خمخانه ی ترسیمبه یاد زورقی تنها،که موجها را ز هم به گسستبه داد پیکر به دریایی که دارد ارمغان فنایی در خویشرهنما شو خویش را،ای دلارامکه زین سان نه پایانی نه آغازیدرین قلزم خونینکه گم کرده ی خویشیم میانِ اوج و قاموسشنه پایانی نه آغازیتا رساند تلاطم های نهیبانشبه پای دیواری،سکون است و سکوت است او و شب تاریکه غرق در تنهاییِ((خویشی))به یاد دلارامی،به یاد دلارامیدلارام دلارام...کین دریا به ترفندهای گوناگونزند برهم آیینِ مهرورزیبسانِ طغیانِ دیوانه یی در بندکند از بن همه آرام و شکیباییاین دریا تو راآشکار و پنهان غریق ستدلارام آرام گیر سکونش خود سکوت مرگ باری ستپنهان نهیبِ بیم انگیزهراس آور می کوبد به دیوار درون توآرام گیر دلارام، آرام گیرکه شعله های حسرت هایشدامان گیرست و خوف آورتشبث های آز آلودِ این دریاتو را از خود همی گیرد به هر آنیدلارام،دلارام...بگذار بکوبد موج این دریاکه در خود نهان داردهزاران تکبیر نفرت خیزهزاران شوقِ آرامشهزاران خاموشیِ پُر رنگ اشعار و سرودهای علیرضا مهرپرور ((حامد))...ادامه مطلب
ما را در سایت اشعار و سرودهای علیرضا مهرپرور ((حامد)) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : alirezamehrpoema بازدید : 194 تاريخ : شنبه 16 بهمن 1400 ساعت: 18:56

((بی کسیِ خورشید))   می و باده و شکوفه چه خوش است در کناری مَگرم خیال باطل بَرَدم به پیشِ یاری همه شب غریب و تنهاست دلِ بی قرار عاشق نرسید نسیمِ الفت ز  کرانه ی بهاری بنگر به این دل زار که خزیده کنجِ عزلت چو شراره یی کشد سر ز امید انتظاری فِکنَم نامه ی خویش به درون جوی پُر آب که رساند از بر لطف به من جمال یاری ز مکان خوب رویان خبر و نشانه ای نیست که فُتاده در کویرم به خیالِ جویباری بُرو از بَرَم تو ای غم که نخواهم آشنایی که هزار غریبه خوشتر ز تو که فریبکاری دل آسمان گرفتَ ست،ز بی کسیِ خورشید افق و شفق رَمیدند ز مرگ غمگساری چه خوش است باده و می به کنار رودِ جوشان که هزار شکوفه خندد به دل امیدواری مَنَم و غمِ درونم چو شراره یی به عالم حامد ز غم سخن گوی که بر آرم اعتباری اشعار و سرودهای علیرضا مهرپرور ((حامد))...ادامه مطلب
ما را در سایت اشعار و سرودهای علیرضا مهرپرور ((حامد)) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : alirezamehrpoema بازدید : 180 تاريخ : شنبه 16 بهمن 1400 ساعت: 18:56

  ((عاشورا))شاهِ خوبان است حسین ابن علیتاج دار ولایت این ولیبخشید قدرت قُدسی به دشت کربلاجان و تن تسلیم در راهِ خداخورد از جامِ بلا در دشتِ کربلاقدرت قُدسیِ کرد تقدیم بلااندر آن دم کرد تجلی روحِ پُر نور ولیهمه آفاق پُر از ذاتِ حسین ابن علیجن و انس و باد به فرمان حسینچرخشِ دور زمین در دستان حسینیک دست به سوی غربهادست دیگر به سوی شرقهاایستاد اندر یسار اندر یمینقائم است او بر ذاتِ زمینخورشید هست تاجِ سرشمه و کوکب همه دور و برشاین فؤادان که کنند نعره و فریاد همیاز شعشعه ی خون حسین است این داد همیچشمی انداخت بر روی زمیندید دریاها همه جوشان و غمینبه دو چشم می دید همه آفاق و زمیناندر آن دم روح او رفت تا پیش امینباد سخن گفت با این پیرِ بلاحسین ابن علی تاجدارِ کربلاگفت خواهی که کَنم ریشه ی یزیدچون خسی بر دارم این شِمر پلیدچون کنم من لشگرش چو ذره ییگو بیرون از زمین و دفن کنم در دره ییدر بیانش آن شاهِ شاهان وجودگفت ماییم مسلط بر دریا و رودهیچ نخواهم این چنین تدبیرهاعرش و کرسی و سماوات تخم تقدیرهاجنیان دور و برش گوش به فرمان حسینتا کُنند افرادِ یزید را به قربان حسیناندر آن شب گفتند جنیان با او سخنای شاه کرم بگذار کَنیم نقش یزید ازخاک کهنگفت ماییم نگهبان و نگهدارِ امیناز خون ما ماند دین محمد بر زمیندر روز عاشورا آن روحِ عظیمکرد تجلی در ذاتِ فهیموحدتی شد آمد تجردها پدیدنور حق در جان حسین چو خورشیدِ شیدذات او هست همان ذاتِ خداچو تجلی کرد گم شد من و ما و شماچرخشی کرد بر دور زمیندید همه سیاره مست از روح امینگذری کرد روحِ پُر عشق حسیناز ملکوت و جبروت به طرفه العیناندر آن دم جلوه یی کردند روح انبیاهفتاد و دو تن دیدن اسرار خدامست کردند از رخسار حسیندر وجودش دیدند خدا را به عینچو عمود گشت اشعار و سرودهای علیرضا مهرپرور ((حامد))...ادامه مطلب
ما را در سایت اشعار و سرودهای علیرضا مهرپرور ((حامد)) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : alirezamehrpoema بازدید : 178 تاريخ : شنبه 16 بهمن 1400 ساعت: 18:56

اشعار و سرودهای علیرضا مهرپرور((حامد))http://alirezamehrpoem.blogfa.com اشعار و سرودها و مقالات و داستانهای کوتاه علیرضا مهرپرور،تخلص((حامد))fablogfa.comSun, 24 Sep 2017 12:01:44 +0330دلارامhttp://alirezamehrpoem.blogfa.com/post/106 دلارام آرام گیر کین دریا وخیم استجویندگانش را رهی سوی فریب استدلارام تو آرام گیر به آهنگ و ترانهبه شعله های فران شبانهکه خیزد ز خلوت های عاشقانهدلارام در این قلزم پُ اشعار و سرودهای علیرضا مهرپرور ((حامد))...ادامه مطلب
ما را در سایت اشعار و سرودهای علیرضا مهرپرور ((حامد)) دنبال می کنید

برچسب : اشعار,سرودهای,علیرضا,مهرپرورحامد, نویسنده : alirezamehrpoema بازدید : 282 تاريخ : شنبه 8 مهر 1396 ساعت: 16:56

  ای شور و نویدِ آسمانی ای آتشِ سرخِ ارغوانی صد بوسه ی مهر برلبانت صد راز نهفته در نگاهت ای نغمه ی شورِ عاشقانه ای چشمه یِ نورِ جاودانه بازم تو بِبَر به آسمانم آغوشِ تو هست آشیانم ای روزنه یِ امید برخیز از باده بِکُن پیاله لبریز مستم بِکُن از شراب گلگون که لاله ی دل نشسته در خون هنگامه ی رقصِ عاشقان اشعار و سرودهای علیرضا مهرپرور ((حامد))...ادامه مطلب
ما را در سایت اشعار و سرودهای علیرضا مهرپرور ((حامد)) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : alirezamehrpoema بازدید : 258 تاريخ : شنبه 14 مرداد 1396 ساعت: 7:15

بلبل سخنم آهِ جدایی بزند ز سوز شوری و ز درد نوایی بزند گلویم زِ آه سینه سوز مسدود است این آه شعله بر دل سودایی بزند سخنم خسته شدَست از غم عشق ز در وصل درا دلم آوای وفایی بزند هر کسی را ز طبعی سخنی باز شود زعشق شود طبع سخن ره به شیدایی بزند  بُغضم به شکست ز ین عالمِ عالم سوز ز سوز،اشک در گوشه ی چشم اشعار و سرودهای علیرضا مهرپرور ((حامد))...ادامه مطلب
ما را در سایت اشعار و سرودهای علیرضا مهرپرور ((حامد)) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : alirezamehrpoema بازدید : 198 تاريخ : شنبه 14 مرداد 1396 ساعت: 7:15

غم نشسته بر دلم ز اشک و شور عاشقی  هِق هِقه ی قلم بُوَد ز هور و شور عاشقی ریخت ز من طراوتی به سطح دلنوازجان تاخت دلم به هر طرف زِ نور و شور عاشقی زِ راه و رسم عشق مپرس که آتش است در آن نشان که هستیم به سوخت همی ز نور و سور عاشقی ز برگ دفترم بپرس سکوت و راز عاشقی که دفترم شکفته شد به شور و  زور عاشق اشعار و سرودهای علیرضا مهرپرور ((حامد))...ادامه مطلب
ما را در سایت اشعار و سرودهای علیرضا مهرپرور ((حامد)) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : alirezamehrpoema بازدید : 245 تاريخ : شنبه 14 مرداد 1396 ساعت: 7:15

به باد ای باد بر شهر من،بر این زیباکده ی پُر تاریخ به باد ای باد بر بامش،بر فراز و نشیبهایش که این شهر در دل دارد،هزاران درد ز بیداد دورانها شِکوه ها دارد ز چرخِ گردون. به باد ای باد بر این خون گشته ی خونین که زخمها خورد ز خنجرهای استبداد چه جُورها را کشید بر تن ز طوفانِ دورانها به باد ای باد بر شه اشعار و سرودهای علیرضا مهرپرور ((حامد))...ادامه مطلب
ما را در سایت اشعار و سرودهای علیرضا مهرپرور ((حامد)) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : alirezamehrpoema بازدید : 228 تاريخ : شنبه 14 مرداد 1396 ساعت: 7:15

    منم ستاره ای میان اختران پُرجنب و جوش حقیقت منم سیلی خورده به دست غربت دوستی منم نشسته زیر شب،گوش به گوش آرزو منم صبح سپید صبر،خندد به درد منم رسیده ز راه محبت به توشه ی خون منم کوه تو خالی،غرور منم طمع،آز نجس منم عزلت، پیرِ گمراهی منم بوی خوشِ خودِ خودِ تنهایی منم بزمجه ای ازدیار دروغ منم شهوتِ اشعار و سرودهای علیرضا مهرپرور ((حامد))...ادامه مطلب
ما را در سایت اشعار و سرودهای علیرضا مهرپرور ((حامد)) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : alirezamehrpoema بازدید : 232 تاريخ : شنبه 14 مرداد 1396 ساعت: 7:15

((در بیان آن قطب عارف،که بر جوانی گناه کار دعوی پیامبری تحمیل کرد.))   بیاغازم مثنوی با یاد دوست جمله ی هستی و اسرارش از اوست شرح دهم داستانهای اسرار حق خود گنج پنهان است این پندار حق شرحِ دریایی ست پُر ز مرجان و نهنگ یونسانِ ره در آن گم گشته اند بی نام و ننگ الهی گه به گرباد بلایند مبتلا گه فرو هشت اشعار و سرودهای علیرضا مهرپرور ((حامد))...ادامه مطلب
ما را در سایت اشعار و سرودهای علیرضا مهرپرور ((حامد)) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : alirezamehrpoema بازدید : 337 تاريخ : شنبه 14 مرداد 1396 ساعت: 7:15